به گزارش گروه بین الملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با شهادت سردار سلیمانی توسط آمریکاییها، مسئلۀ انتقام به یک تهدید جدی برای مخالفان جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. از همان زمان، ایران ادعا کرد که قصد انتقامگیری از قاتلان وی را دارد و ماجرا را فراموش نخواهد کرد. البته چند روز بعد از ترور، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حملهای موشکی به پایگاه «عینالاسد» در عراق داشت که هیچگاه آمار مشخصی از تلفات احتمالی آن منتشر نشد و آمریکاییها در چند دفعه اعلام کردند که تعدادی از سربازانشان دچار ضربۀ مغزی ملایم شدهاند و هر بار نیز بر تعداد آنها افزودند! مشخص بود که این ضربۀ فوری، کل برنامۀ انتقام ایرانیها نیست و آنها در صدد حذف افراد کلیدی و مقامات اصلی آمریکا- که نقش بارزی در ترور داشتهاند- هستند. فرماندهان سپاه نیز چند مرتبه بر این امر تأکید کردند.
از طرفی اقدام دستگاههای اطلاعاتی نظام به منظور دستگیری برخی از شخصیتهای اپوزیسیون که عامل خرابکاریها و اقدامات تروریستی در کشور بودند، بر ترس آمریکاییها افزود که ایران در خاک اروپا و آمریکا به دنبال حذف یا ربایش برخی از مخالفان خود است. سال گذشته بود که معصومه (مسیح) علینژاد ادعا کرد ایرانیها قصد داشتند تا او را در آمریکا دزدیده و با قایقی به ونزوئلا و از آنجا به ایران منتقل کنند. امسال هم افبیآی فردی را که مظنون به ترور علینژاد بود، در نزدیکی خانۀ وی دستگیر کرد. اما این بار خبر تا رسانۀ مشهور سیانان هم بازتاب یافت و مسئلهای که به ظاهر ربط زیادی به مردم آمریکا نداشت، به گوششان رسانده شد.
ترس مقامات سابق از ترور
نگرانی مقامات دخیل در ترور سردار سلیمانی تا حدی بوده است که مایک پمپئو، وزیر خارجۀ سابق آمریکا، بعد از سخنرانی رئیسی در 13 دی ماه 1400 و تهدید پمپئو و ترامپ به انتقام، گفته بود: «آنها میگویند که میخواهند تک تک مسلمانان جهان را به کشتن رئیس جمهور ترامپ و من برانگیزانند. این کاری است که قبلاً انجام نشده و واقعاً یک خطر و ریسک امنیتی است». وی از دولت بایدن هم درخواست کرده بود که از او، ترامپ و هر آمریکایی دیگری که در معرض ترور قرار دارد محافظت کند. اواخر اسفند ماه سال گذشته بود که خبرگزاری «آسوشیتدپرس» اعلام کرد در 14 فوریه گزارشی به دستش رسیده که نشان میدهد ایالات متحده برای حفاظت از پمپئو و دستیارش برایان هوک، بالغ بر 13 میلیون و 100 هزار دلار هزینه کرده است.
وزارت دادگستری آمریکا نیز در 19 مرداد ماه یکی از اعضای سپاه را به ترور جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین، متهم کرد. این مسئله، واکنش مشاور امنیت ملی فعلی آمریکا، یعنی جیک سالیوان را در پی داشت: «دولت بایدن بر سر محافظت از همۀ آمریکاییها در برابر تهدیدهای خشونت و تروریسم، مصالحه به خرج نخواهد داد». پایگاه خبری «آکسیوس» در همان روز به نقل از یک منبع آگاه اظهار داشت که وزارت دادگستری به پمپئو گفته که وی هدف دوم ایرانیها- بعد از بولتون- بوده و یک میلیون دلار نیز برای این طرح در نظر داشتهاند.
مارک اسپر، وزیر دفاع پیشین آمریکا، نیز در 21 مرداد در مصاحبهای با «سیبیاس نیوز» گفت که هر روز هفته به طور 24 ساعته تحت محافظت قرار دارد. تقریباً همۀ این اتهامات توسط ایران تکذیب شده است؛ اما یقیناً تکذیب یک یا چند مورد خاص، به معنای انکار نیت ایران برای ضربه به مقامات سابق ایالات متحده نیست و بعید است که ایران به سادگی کوتاه بیاید.
ترور سلمان رشدی؛ عملی شدن تهدید
21 مرداد بود که سلمان رشدی، نویسندۀ کتاب موهن آیات شیطانی، در سخنرانیاش در نیویورک توسط مردی جوان مورد حمله با چاقو قرار و گرفت و راهی بیمارستان شد. با سوء قصد به جان رشدی، ذهنها اول از همه به سمت حکم ارتداد وی توسط امام خمینی (ره) رفت که در سال 1367 صادر شد. امام در آن بیانیه از همۀ مسلمانان جهان خواستند تا هر جا که وی و ناشران کتاب را یافتند، آنها را اعدام کنند. اولین اقدام ثمربخش برای این کار، پس از 34 سال در خاک آمریکا اتفاق افتاد و هماکنون نیز رشدی از وضعیت مساعدی برخوردار نیست و احتمال مرگ او وجود دارد.
این ترور توسط برخی از مقامات غربی محکوم شد و در رسانههای جهانی نیز بسیار بازتاب یافت. در رسانهها نیز انگشت اتهام به سوی ایران دراز و جنگ روانی قابل توجهی بر علیه ایران ایجاد شده است که آنها تروریست هستند و هر کس که مخالفشان باشد، در معرض خطر قرار دارد.
ایرانهراسی؛ برگ برندۀ جمهوریخواهان
همزمان با این تهدیدها یا ترورهای عملی، دولت بایدن مشغول مذاکره با ایران برای احیای برجام است که در مراحل آخر میباشد. جمهوریخواهان که در دوران ترامپ سیاست «فشار حداکثری» را بر علیه ایران در پیش گرفته بودند، از همان ابتدا با مذاکرات وین مخالفت کرده و از دولت فعلی درخواست داشتند تا در مقابل ایران ضعف نشان نداده و از تحریمها نکاهد. سال گذشته که یک پویانمایی با محتوای ترور ترامپ منتشر شد، پمپئو از دولت آمریکا انتقاد کرد که در چنین شرایطی، آنها مشغول مذاکره با ایران هستند. بعد از انتشار خبر احتمال ترور جان بولتون، مورگان اورتگاس، سخنگوی پیشین وزارت خارجۀ آمریکا، نیز از بایدن و مذاکراتش انتقاد کرد و گفت: «دولت بایدن نباید منتظر بنشیند تا ایران رهبران آمریکا را بکشد».
ایرانهراسی جمهوریخواهان و ارتباط دادن ترورها به ضعف دولت بایدن و مذاکرات، به همینجا ختم نشد و با ترور سلمان رشدی، تشدید شد. تام کاتن، سناتور جمهوریخواه با محکومیت ترور وی اظهار داشت: «میدانیم که آنها برای ترور مقامهای آمریکایی نیز تلاش میکنند. جو بایدن باید هر چه سریعتر مذاکرات احیای برجام را با این رژیم تروریست پایان دهد». مارکو روبیو، دیگر سناتور جمهوریخواه گفته بود: «حکومت ایران برای هرکسی که سلمان رشدی را ترور کند جایزه تعیین کرده بود و امروز او را در آمریکا چاقو زدند. چرا بایدن هنوز در حال مذاکره با این تروریستها در تهران است؟».
در شرایطی که جمهوریخواهان و رسانههایشان مدتهاست بر مسئلۀ احتمال اقدامات تروریستی از سوی ایران تأکید میکنند، ترور سلمان رشدی هم اتفاق میافتد و رسانههای آمریکایی از دفع حملۀ ایران به مسیح علینژاد خبر میدهند. واضح است که روندی از سوی این حزب آغاز شده تا افکار عمومی مردم آمریکا را از ایران هراسناک سازد. آنها در صددند تا به مردم القا کنند که ایران دارای یک حکومت تروریستی است و به مخالفانش در خارج از خاک خود نیز رحم نمیکند. آنها دائماً بر علیه شهروندان آمریکایی اقدام میکنند و دستشان به هرکس که برسد، او را ترور خواهند کرد تا هم از مخالفتها بکاهند و هم انتقام ژنرال خود را بگیرند. ولی با وجود تهدیدات بالقوه، دولت فعلی در حال مذاکره با ایران است و متوجه این خطرات نیست.
این تبلیغات میتواند فشار حداکثری ترامپ را مشروع جلوه دهد و آمریکاییها را تفهیم کند که باید با زور، جلوی ایران را گرفت و مجرای تنفس آنها را بست؛ در غیر این صورت، آسیبهای زیادی متوجه ما خواهد شد. این فرآیند به احتمال زیاد تا انتخابات ریاست جمهوری تداوم خواهد یافت. بعید نیست اقدامات ساختگی هم رخ دهد و اتهامات بیاساسی به ایران وارد شود تا میزان رعب و وحشت از ایران و انزجار از دموکراتها افزایش یابد و ترامپ موفق به فتح دوبارۀ کاخ سفید شود.
گزارش از علیرضا پیرهادی